شاید تلنگری بود

ساخت وبلاگ

 

حدود یک سالی هست که کار هنری وگرافیکی انجام میدم

دلم میخواست تو این شرایط سخت  کمک حال MOباشم اما بیرون کارنکنم

اینجوری بالاسر دخترم هستم ودلم پیشش نمیمونه...

 گاهی در کارم پیش میاد که کلی وقت میذارم با کلی حوصله بدون هیچ بی ادبی جواب مشتری رو میدم ،نمونه کارهای زیادی رو  دسته بندی میکنم ،نمونه نداشته باشم سرچ میکنم و...تا به یک نتیجه کلی برسیم وقتی تصویب میشه ; میرن که بیعانه رو بریزن تا کارشون رو شروع کنم

گاهی به حرفشون اعتماد میکنم وبرای اینکه وقت کم نیارم و زودتر شروع میکنم.

اما  میبینم هیچ خبری از مشتری نیست ،در صورتی که میتونست خیلی راحت تشکر کنه واز من نخره حداقلش ارزش قائل بشه بعدش بگه نمیخوام اما دیگه پیداشون نمیشه ...

 

 

گاهی هم کلی وقت میذارم وتوضیح میدم کلی نمونه نشون میدم یا  دسته بندی میکنم آخرش میفهمم مشتری قصدش آشنایی بامن  بوده ومیره تو مسائل فرعی...:|

 

برای(( وقت  وزمانی ))که براتون میذارن ارزش قائل باشید.

 

 

 

پ ن: درمورد کارم سوال نپرسید...

 

منِ مُبهم حــاضر...
ما را در سایت منِ مُبهم حــاضر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2zedfagirla بازدید : 100 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:05